loading...
Victory Of Islam | اسلام همیشه پیروز است
آخرین ارسال های انجمن
عرفان عظیمی بازدید : 25 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

با سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی ...

 

این وبگاه با هدف ایجاد منبع و مرجعی مطمئن برای پاسخ به شبهات دینی شما ایجاد شده است .

 

حتما از انجمن تخصصی ما دیدن فرمایید  و در بحث ها و گفت و گو های ما شرکت کنید .

 

هرگونه سوال دینی و مذهبی شما در انجمن ما پاسخ داده خواهد شد .

 

نکته مهم : این وبگاه تحت نظر دبیر محترم معارف اسلامی ، جناب آقای تیموری ، اداره میشود .

 

با تشکر

عرفان عظیمی بازدید : 53 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

 

درس اوّل
هستی بخش

 
آيا تاكنون با خيالی آسوده، در فضايی آرام نشسته ايد و اين جهان پرجنب و جوش را در برابر خود گذاشته، دور و نزديك و ريز و درشت آن را تماشا كرده ايد؟ در دوردست فضايی بی كران با كهكشان ها، منظومه ها، خورشيدها و سيارگان.
در اين نزديكی، زمين با جنگل ها، درياها، بيابان ها، جانوران، گياهان و گل های زيبا.
آيا برايتان اتفاق افتاده است كه در اين فضای تأمل برانگيز، نگاهتان از سطح ظاهری پديده ها عبور كند و از خود بپرسيد:
اين موجودات، هستی خود را وامدار چه كسی هستند؟
 
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ                فاطر 15 

 اى مردم! اين شماييد كه به خداوند نياز داريد و تنها خداوند، بى‏نياز و ستوده است.

 

إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ              فاطر 16           اگر بخواهد شما را مى‏برد و آفريده‏ى جديدى مى‏آورد.

 

وَمَا ذَ لِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ                      فاطر 17                       و اين كار بر خداوند سخت نيست.

 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ                  نور 35                        خداوند، نور آسمان ها وزمين  است .
الحَميد : ستوده                             يَأتِ بِ : مى آورد
يُذهِبکم: شما را می برد                 عزیز: در اينجا به معنی سخت و دشوار
 
 در آيات درس بينديشيد و مشخص كنيد كه هر پيام مربوط به كدام آيه است.
 
1-   همة مخلوقات، از جمله انسان، در وجود و هستي خود نيازمند خدا هستند.          سوره فاطر آيه    15
2-   تنها وجود بي نياز خداست. او در هستي خود به ديگری محتاج نیست              سوره فاطر  آيه   15 
3-   چون وجود مخلوقات وابسته به خداست، اوست که مي تواند آنها را ببرد يا نگه دارد  سوره فاطر آيه16و17
4-  چون وجود خداوند وابسته به چيزی نيست، کسي نمي تواند وجود او را بگيرد ونابودش کند. او در ذات خود غني و بي نياز است.          سوره   فاطر    آيه   15 

نيازمندی جهان به خدا در پيدايش

5-   پیام آیه ی 22 سوره یونسهُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»               او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‏دهد، تا آنگاه كه در كشتى باشيد و بادى موافق، كشتى‏ها را به جريان در آورد و بدين وسيله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آيد و موج از هر سو سراغشان آيد و گمان برند كه در محاصره‏ى بلا گرفتارند، در اين هنگام خداوند رابا اخلاص عقيده مى‏خوانند و مى‏گويند اگر ما را از اين خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهيم بود.)

 

6-   نيازمندی جهان به خدا در پيدايش را بنویسید؟
 
(هر يک از ما با تمام وجود خدا را مى يابيم و حضورش را درک مى کنيم به همين جهت در سختی ها و مشکلات به او پناه می بريم و از او کمک می طلبيم). با وجود اين، قرآن کريم ما را به معرفت عميق تر در اين باره دعوت مى کند و راه هاى متفاوتى را به ما نشان مى دهد. يکى از اين راه ها نيازمندى جهان، در پيدايش خود، به خداست .استدلال آن به شرح زير است:

مقدمۀ اوّل : هرگاه به خود نظر کنيم، درمی يابيم که پديده ای هستيم که وجود و هستى ما از خود ما نيست. اشياى پيرامون ما نيز همين گونه اند؛ حيوانات، گياهان، جمادات، زمين، ستاره ها و کهکشان ها پديده هايى هستند که وجودشان از خودشان نيست، يعنی يک زمانى نبوده اند و سپس پديد آمده اند. به عبارت ديگر: انسان و موجودات جهان پديده هايی هستند که در وجود به خودشان متکی نيستند.

 

7-     پدیده را تعریف کنید؟ 
 
8-   با ذکر مثال توضیح دهید : چرا هر چیزی که وجودش از خودش نباشد برای موجود بودن نیازمند دیگری است؟
 
مقدمۀ دوم : ((هر پديده ای که وجودش از خودش نباشد، براى موجود شدن نيازمند به ديگرى است؛ همان طور که هر چيزى که خودش شيرين نباشد، براى شيرين شدن، نيازمند به چيز ديگری است که خودش شيرين باشد.)
ذات نايافته از هستی بخش         كی تواند كه شود هستی بخش
 
9-  یک چیز در چه صورتی برای موجود بودن به دیگری نیازمند نیست؟
 
10- از چه مقدماتی به این نتیجه می توان رسیدکه « جهان در هستی خود »نیازمند به خداست ؟ دی 90    صحیح و غلط در دی 89

 
((يک موجود، فقط درصورتى براى موجود بودن به ديگرى نيازمند نيست که ذات و حقيقتش مساوى با موجود بودن باشد و نيستى در او راه نداشته باشد. در اين صورت، چنين چيزى ديگر پديده نيست و نياز به پديدآورنده ندارد و خودش همواره هست.)))
                       
11-    جای خالی
 
نتيجه : با توجه به اين دو مقدمه، درمى يابيم که ما و مجموعه پديده هاى جهان، در پديد آمدن و هستى يافتن به آفريننده ای نيازمنديم که سرچشمه هستی است و هستى از او جدا نمى شود. اين وجوِد برتر و متعالى «خدا » ست
 
12-  این دو مقدمه و نتیجه را به گونه ای خلاصه کنيد که هرکدام بيشتر از يک سطر نباشد:
 
مقدمه اوّل : ما و اين جهان   نبوده ایم و پدید آمده ایم
مقدمه دوم : موجوداتي که  وجودش از خودش نباشد برای موجود بودن نیازمند دیگری است
نتيجه : پس ما و مجموعه ای پدیده های جهان در پدید آمدن و هستی یافتن به موجود دیگری که صفت پدیده ها را نداشته باشد نیازمندیم .
نيازمندی جهان به خدا در بقا
13- نیازمندی موجودات به خداونددر چه مراحلی است؟   
 
14- آیا نیازمندی موجودات به خداوند فقط به مرحله « بوجود آمدن » اختصاص دارد ؟ با مثال شرح دهید؟  دی 87 دی 89

 
((نيازمندى موجودات به خداوند، منحصر به مرحله  پيدايش نمى شود؛ بلکه برای بقا و ادامه نيز به او نيازمندند). ما همواره ديده ايم که در مصنوعات انسانی، رابطه چندانی ميان بقای يک مصنوع با سازنده  آن وجود ندارد؛ مثلاً يک معمار خانه ای را می سازد، امّا آن خانه بدون هيچ ارتباطی با معمار و حتی پس از مرگ او تا ساليان طولانی باقی می ماند. به همين جهت ممکن است برخی گمان کنند که يک معلول در بقای خود نيازی به علت ندارد. امّا اگر خوب توجّه کنيم درمی يابيم که معمار علت اصلی ساختمان نيست و به ساختمان و اجزای آن وجود نبخشيده است. وظيفه  او فقط جابه جايی اجزاء و قراردادن آنها در جای خود بوده است. امّا رابطه خدا با مخلوقات اين گونه نيست.
 
15- رابطه وجود داشتن ما با خداوند چگونه است؟

 
(هستى موجودات به خداوند وابسته است. رابطه  وجود ما با وجود خداوند مانند رابطه  پرتوهاى نور با منبع آن است. همان طور که اگر خورشيد نورافشانی نکند ديگر پرتو نوری نيست، اگر خداوند نيز هستی بخشی نکند، . ديگر موجودی در جهان باقى نخواهد ماند))
 
 
16-  چرا درقرآن خداوند غنی خوانده شده است و انسانها و سایر مخلوقات فقیر ؟
 
17-  چرا هر چه انسانها در کسب کمالات پیش می رود نسبت به دیگران غنی تر و کامل تر می شود و نسبت به خداوند همچنان فقیر است؟       
18-  صحیح و غلط

 
 از اين رو( در قرآن کريم، خداوند «غنی »خوانده شده است و انسان ها وسایرمخلوقات «فقیر» و نيازمند به او؛ و اين نسبت هيچ گاه تغيير نمى کند. هرچه انسان کمالاتی نظير علم و قدرت کسب کند، باز هم نسبت به خداوند فقير است. (زيرا خود و همهٔ آنچه به دست آورده، از خدا سرچشمه مى گيرد. همچنين، انسان ها هرقدر که به معناى حقيقى کامل تر شوند، فقر و نيازمندى خود به خداوند را بهتر درک مى کنند و بندگى و عبوديتشان در پيشگاه خداوند قوى تر و بيشتر مى شود. به همين جهت پيامبران، امامان و اوليای الهی بيش از ديگران با پروردگار جهان راز و نياز می کنند و از او کمک می خواهند و در مشکلات به او پناه می برند.))
 
19- رابطة جهان با خدا را با رابطة ساعت و سازندة آن مقايسه کنيد و شباهت ها و تفاوت های آن ها را بنويسيد؟

 
۱- ساعت ساز، هستي بخش اجزاء ساعت نيست و فقط نظم دهندة اجزاء است. امّا خداوند هم هستي بخش است و هم نظم دهنده.
2- دوام و بقای ساعت وابسته به ساعت ساز نیست اما دوام و بقای جهان وابسته به خداوند است.
۳نظم و پیچیدگی جهان فراتر از پیچیدگی یک ساعت است و نظم و ساعت با نظم جهان قابل مقایسه نیست.
خداوند، نور هستى
خداوند، در قرآن کريم، خودش را نور آسمان ها و زمين معرفی می کند
 
20- نور بودن خدا به چه معناست؟

 
(نور، آن چيزی است که خودش پيدا و آشکار است و سبب پيدايی و آشکارشدن چيزهای ديگر می شود. همين نور معمولی را درنظر بگيريم. نور يک چراغ در اتاق، هم خودش روشن است و هم سبب روشن و آشکار شدن اشيای داخل اتاق می شود.
نور بودن خداوند بسيار برتر و بالاتر است. او نور هستی است. يعنی تمام موجودات، وجود خود را از او می گيرند و به سبب او پيدا و آشکار می شوند و وجودشان به وجود او وابسته است. به همين جهت هر چيزی در اين جهان، بيانگر وجود خالق و آيه ای از آيات الهی محسوب می شود.)
امير مؤمنان علی می فرمايد:
الحَمد للِّه المُتَجَلّی لخَلِقه ی بخَلقه ی   
 
21- از نظر علی (ع) آفرینش موجودات توسط خداوند برای چیست؟

 
(سپاس خدای را که با آفرينش موجودات خود را برای آفريدگان تجلی کرد.)
و نيز می فرمايد:
ما رَاَيتُ شَيئًا الّا وَ رَاَيتُ اللّهَ قَبلَه و وَ بَعدَه و وَ مَعَه و
 
22- علی (ع) در باره مشاهده خداوند چه می فرماید؟

 
(هيچ چيزی را نديدم مگر اين که خدا را قبل از آن، بعد از آن و با آن مشاهده کردم.)
 
دلی كز معرفت نور و صفا ديد                      به هر چيزی كه ديد اوّل خدا ديد
بابا طاهر نيز از مشهود بودن خداوند اين گونه سخن می گويد:
به صحرا بنگرم صحرا تو بينم                      به دريا بنگرم دريا تو بينم
به هرجا بنگرم كوه و در و دشت                   نشان از قامت رعنا تو بينم
 
23-  مرتبه متعالی رویت خداوند چگونه ممکن است ؟
 
24-  بستر اصلی حرکت به سوی معرفتی که جوانان در پشت پرده ی ظاهر خدا را ببینند چیست؟

 
(اين که انسان در پشت پردهٔ ظاهر و در وراء هر چيزی، خدا را ببيند، معرفتی برتر و عميق است
که در قدم نخست مشکل به نظر می آيد، امّا هدفی امکان پذير و قابل دسترسی است، به خصوص برای جوانان؛ زيرا بستر اصلی حرکت به سوی اين هدف، پاکی و صفای قلب است که در اغلب جوانان و نوجوانان وجود دارد. کافی است قدم به پيش گذاريم و با عزم و تصميم راه افتيم. به يقين خداوند نيز کمک خواهد کرد و لذت اين معرفت را به ما خواهد چشانيد.)
 
25-  چرا نمی توانيم به ذات خدا پی ببريم و بدانيم که او چيست و چگونه است؟
 
26- چرا پیامبر می فرماید:« در ذات و چيستی خداوند فکر نکنيد در نعمت های خداوند تفکر کنيد».؟

 
در پاسخ می گوييم:(( موضوعاتی که ما می خواهيم درباره آنها تحقيق کنيم و به تفکر بپردازيم، دو دسته اند: برخی از آنها در دايره شناخت ما قرار می گيرند، مانند: گياهان، حيوان ها، ستارگان، بهشت و جهنم که خصوصيات و چيستی هر کدام را می توانيم از راه و روش ويژه هر کدام بشناسيم و بدانيم که آنها چگونه وجودی دارند. اينها همه موجودات محدودی هستند که ذهن ما می تواند بر آنها احاطه پيدا کند و چگونگی شان را دريابد. در حقيقت ذهن ما گنجايش فهم چيستی آنها را دارد. اينها همه امور محدود هستند.
برخی ديگر از آنها فراتر از توانايی دستگاه انديشه ما هستند و ذهن ما نمی تواند بر آنها احاطه پيدا کند. زيرا لازمه شناخت هر چيزی احاطه و دسترسی به آنهاست.
مثلاً ما هر عدد يا خطی را تصوّر کنيم، محدود است. خط و عدد نامحدود را نمی توانيم تصور کنيم. خدا نيز حقيقتی نامحدود دارد و چون نامحدود است، در ظرف ذهن ما نمی گنجد و ذهن به حقيقت خداوند احاطه پيدا نمی کند. از اين رو نمی توانيم بگوييم که چيست. هر چيستی که برای او فرض کنيم، او را در حد تصورات ذهنی خود پايين آورده و محدود کرده ايم).) از اين جهت است که پيامبر اکرم فرموده است:
 
لا تفّکروا فی ذات اللّه                                « در ذات و چيستی خداوند فکر نکنيد
تفکّروا فی آلاء اللّه                           در نعمت های خداوند تفکر کنيد»
 
البته دين اسلام ما را به تفکر در صفات الهی تشويق کرده است، چرا که شناخت صفات و ويژگی های خداوند، از راه شناخت مخلوقاتش تا حدودی امکان پذير است.
 
آيا خدا را می توان ديد؟                             برای مطالعه
رؤيت خداوند با چشم، غيرممکن است. زيرا چشم، يک ساختار مادی و جسمانی دارد و فقط از اشيای مادی می تواند عکس برداری کند؛ آن هم اشيايی که طيف نوری قابل درک برای چشم را منعکس کنند. زيرا چشم ما نور مادون قرمز و ماوراء بنفش را درک نمی کند بنابراين چشم حتی توانايی ديدن همهٔ اشيای مادی را هم ندارد، چه رسد به موجودات غيرمادی (مانند فرشتگان)، و چه رسد به وجود مقدس خداوند که هيچ شکل و تصويری و هيچ طول و عرض و ارتفاعی ندارد. و اين قبيل نديدن اختصاص به دنيا ندارد، در آخرت نيز با اين چشم مادی نمی توان خدا را ديد. ۱
لا تُدرِكُهُ ا لاَبصارُ چشم ها او را درنمى يابند       وَ هُوَ يُدرِكُ ا لاَبصا ر و اوست كه ديدگان را درمى يابد
وَ هُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ و او لطيفِ آگاه است.     انعام، ۱۰۳
اما مرتبه اى از ديدن وجود دارد كه مرتبه اى متعالى است و نه تنها امكان پذير است، بلكه است. « قلب » از برترين هدف هاى زندگى مى باشد. اين مرتبه، ديدن به وسيله امام صادق به يكى از ياران خود، درباره اين خبر كه رسول خدا پروردگار را مشاهده كرد و مؤمنان نيز پروردگار را مشاهده مى كنند، فرمود:
جدّم، كه درود خدا بر او و خاندانش باد، هيچ گاه پروردگارش را با چشم ظاهر نديد. »
امّا بدان كه ديدن بر دو قسم است: ديدن با قلب و ديدن با چشم. كسى كه منظورش از رؤيت، ديدار قلبى است، درست گفته است. اما كسى كه رؤيت را ديدار با چشم بداند، به خدا و آياتش كفر ورزيده است. زيرا رسول خدا فرموده است: كسى كه خدا را با مخلوقاتش شبيه سازد، حقيقتاً كافر است»
 سپس امام ادامه داد : «من از پدرم شنيدم كه ايشان از پدر خود و او نيز از امام حسين چنين نقل كرد كه فرمودند: از اميرالمؤمنين ، پرسيده شد: اى برادر رسول خدا، آيا پروردگارت را ديده اى؟
و ايشان فرمودند: چگونه پرستش نمايم كسى را كه نديده ام؟ چشم ها وى را از طريق مشاهده نديده اند، ولى دل ها با حقايق ايمان ديده اند
به هر كه می نگرم صورت تو می بينم             از اين ميان همه در چشم من تو می آيی
شمس مغربى به گونه اى ديگر آن جست وجو كننده را مورد خطاب قرار مى دهد تا با ديدهٔ حقيقت بين، هستى را تماشا و تجلى خداوند در جهان را مشاهده كند:
نخست ديده طلب كن، پس آنگهی ديدار                   از آن كه يار كند جلوه بر اولوا الابصار
تو را كه ديده نباشد، كجا توانی ديد                           به گاه عرضِ تجلی، جمال چهرۀ يار
اگرچه جملۀ پرتو،فروغ حُسن وی است            ولی چو ديده نباشد، كجا شود نَظّار
تو را كه ديده نباشد چه حاصل از شاهد            تو را كه گوش نباشد چه سود از گفتار
تو را كه ديده بُوَد پرغبار، نتوانی                    صفای چهرۀ او ديد با وجود غبار
اگرچه آينه داری برای حُسنِ رخش                            ولی چه سود كه داری هميشه آينه تار
بيا به صيقل توحيد ز آينه بزدای                             غبار شرك، كه تا پاك گردد از زنگار
اگر نگار تو آيينه ای طلب دارد                     روان ٤، تو ديدۀ دل را به پيش او می دار ٥
سعدى شيرازى با الهام از قرآن كريم كه مى فرمايد خداوند از شاهرگ نيز به ما نزديک تر است ، دورى از ديدار جمال حق را به كاهلى ها و كوتاهى هاى خود نسبت مى دهد و مى گويد:
دوست نزديك تر از من به من است                          وين عجب تر كه من از وی دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست                          در كنار من و من مهجورم
تجلی گه خود كرد خدا ديدۀ ما را                           در اين ديده درآييد و ببينيد خدا را
خدا در دل سودازدگان است، بجوييد                       مجوييد زمين را و مپوييد سما را
بلا را بپرستيم و به رحمت بگزينيم                          اگر دوست پسنديد، پسنديم بلا را
طبيبان خداييم و به هر درد دواييم                          به جايی كه بوَد درد، فرستيم دوا را
ببنديد در مرگ و ز مردن مگريزيد                           كه ما باز نموديم درِ دار شفا را
حجاب رخ مقصود، من و ما و شماييد                       شماييد ببينيد من و ما و شما را
 
 اندیشه و تحقیق
 

27-  در آية ۲۵ سورة روم تفکر کنيد و ببينيد که چه چيزی را آیه و نشانه خداوند معرفی کرده  است. دليل آن را هم توضيح دهيد.

استواری آسمان و زمین و خروج انسانها از زمین در رستاخیز ، آیه و نشانه خداوند معرفی شده است. بر پایی این جهان با همه عظمت آن و باز گشت انسانها در رستاخیز به سوی خالق خویش ، بیانگر وجود خالق و آیه ای از آیات الهی است.

 
28-  به آية ۲۲ و ۲۳ سورة يونس مراجعه کنيد و براساس آن آيات به سؤال ها ی زیر پاسخ  دهيد.
الف) برخي انسان ها در چه لحظاتي بيشتر به ياد خدا مي افتند؟

در لحظاتی که خطر جان آنها را تهدید می کند و به سختی ها و گرفتاری ها دچار می شوند .

 

29-                      توجه به خدا در چنين لحظاتي گويا ی چيست؟

 

در آن لحظات خود را فقیر و ناتوان و تنها او را نجات دهنده می یابند

درباره ما
سلام علیکم . این وبگاه در تاریخ اسفند 1392 تحت نظارت جناب آقای تیموری دبیر محترم معارف اسلامی شهر ارومیه با هدف ایجاد بستری امن جهت پاسخگویی به سوالات مذهبی و بحث و گفت و گو در موضوعات مختلف ایجاد شده است . جهت هرچه بهتر شدن این وبگاه از دیدگاه شما بیننده گرامی ، هرگونه انتقاد یا پیشنهاد شما را پذیراییم . با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سلام علیکم . نظر شما در مورد این وبلاگ چیست ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 32
  • بازدید سال : 135
  • بازدید کلی : 3,370
  • کدهای اختصاصی